سرکاررفتن مامان
پسرعزیزم 2روزه که تنهات میذارم وسرکارمیروم البته تنهانیستی مادرجون وخاله راحی پیشت هستن مامانی برات شیرمیذارم که بهت میدن چندروزه غذاهم میخوری اول بافرنی شروع کردم که دوست داشتی حالاهم حریره بادام پسرگلم برام خیلی سخته که تنهات بذارم ولی مجبورم توهم بزرگ شدی وبایدعادت کنی وقتی برمیگردم ومنومیبینی خیلی ذوق میکنی دیگه هرطرف که میرم مدام باچشات دنبال منی قربونت برم امیدوارم منوببخشی وپسرخوبی باشی خیلی دوست دارم عشقم ...
نویسنده :
مادری
20:10